کاربرد زبان انگلیسی در تجارت

در این وبلاگ قصد داریم کاربرد های زبان انگلیسی را در معاملات، امور اداری و مالی شرح دهیم.

پرسش در مورد سیاست ها و قوانین شرکت یا اداره

هر شرکت و سازمانی قوانین مربوط به خود در مورد مسائلی از قبیل، نوع پوشش، زمان استراحت، مرخصی و موارد مشابه دارد. برای اینکه بتوانیم در مورد این مسائل و سیاست ها سوال های خود را بپرسیم چند مثال مطرح می کنم.

 

"How long are we allowed for lunch?"

چه مقدار زمان برای ناهار در اختیار داریم؟

 

 "If I only take a 30 minute lunch, can I leave 30 minutes earlier?"

 اگر تنها 30 دقیقه زمان برای ناهار صرف کنم، می توانم 30 دقیقه زودتر محل کار را ترک کنم؟

 

 "Is there a strict policy on working hours?"

آیا برای ساعات کاری قوانین سفت و سختی وجود دارد؟

 

 "Are we allowed to start work an hour later if we work an hour more?"

آیا در صورت یک ساعت کار اضافه، می توانیم یک ساعت دیرتر کار را شروع کنیم؟

 

 "What is the dress code here?"

نوع پوشش در اینجا به چه صورت است؟

 

 "Are we allowed to wear casual clothes on Friday?"

آیا می توانیم در روزهای جمعه لباس های عادی بپوشیم؟

 

 "If I have ten vacation days, am I allowed to use them all at once?"

اگر در روز مرخصی در اختیار دارم، می توانم همه ی آن را یکجا انتخاب کنم؟

 

 "Does this company allow telecommuting?"

آیا این شرکت اجازه دورکاری (کار در منزل توسط کامپیوتر) را می دهد؟

 

 "Are we allowed to work from home?"

آیا می توانیم از منزل هم کار خود را انجام دهیم؟

[ شنبه 8 فروردين 1394برچسب:قوانین,سیاستهای اداری,

] [ 10:10 ] [ امیرحسین ]

[ ]

مشکلات کار با ابزار و تجهیزات اداری

هنگام حضور در محل کار، مشکلات زیادی ممکن است هنگام کار با لوازم مختلف به وجود بیاید. ممکن است پرینتر شما از کار بیافتد، یا ممکن است مثلا کاغذ دستگاه کپی به اتمام برسد. بنابراین چند جمله ی ساده برای بیان مشکل در اینجا بیان می کنم تا بتوانید نیاز های اداری خود را بازگو کنید.

 

"Do you know what's wrong with the printer?"                                                                                                                می دانید مشکل پرینتر چیست؟

 

"Who do we call to report a problem with the printer?"

 برای اعلام مشکل پرینتر با چه کسی باید تماس بگیرم؟

 

"When is the printer going to be fixed?"                                                                                                                                                  پرینتر چه زمانی درست خواهد شد؟ 

 

 "The printer next to the break room is broken.  Where is the other printer?"

   پرینتر نزدیک اتاق استراحت خراب شده، پرینتر دیگر کجاست؟

 

 "The copy machine is broken."                                                                                                                                                                    دستگاه کپی خراب شده است

 

 "A technician is coming this afternoon to fix the copy machine."

   یک متخصص بعد از ظهر برای تعمیر دستگاه کپی می آید

 

 "We need to order more paper.  We're running low."

   کاغذ در حال تمام شدن است، باید مقدار بیشتری سفارش دهیم

 

 "The supply room is running low on pens.  I think we should get more."

   خودکارهای موجود در انبار رو به اتمام است، فکر می کنم باید مقدار بیشتری تهیه کنیم.

 

"Can I get a new chair?  This one is so uncomfortable."

   می توانم یک صندلی جدید داشته باشم؟ این یکی صندلی خیلی ناراحت است.

 

"My computer is too slow.  It slows down my work.  I would like a faster computer.  It will increase my efficiency on many of my tasks."

   کامپیوترم بسیار کند شده و سرعت کار مرا پایین می آورد. اگر ممکن است یک کامپیوتر سریعتر داشته باشم تا کارایی من را در انجام کارها افزایش دهد.

[ شنبه 23 اسفند 1393برچسب:اداری, انگلیسی در تجارت,,

] [ 10:36 ] [ امیرحسین ]

[ ]

معرفی و احوالپرسی در کاربردهای تجاری زبان انگلیسی

 

تقریبا تمامی مکالمات انگلیسی، چه کاربردهای تجاری و چه غیر تجاری، با احوالپرسی اولیه شروع می شوند. در خیلی از موارد می توان با به کار بردن عبارات مناسب کمی فضا را تلطیف کرده و صمیمی تر کرد. در مکالمات عادی، معمولا می توان صحبت را با بحث در مورد علایق یا آب و هوا ادامه داد، ولی در کاربرد های تجاری، بعد از معرفی اولیه و گفتن اسامی، می توان فرضا در مورد نوع شغل و عملکردهای آن و همچنین شرکت های مطبوع صحبت کرد.

سعی کنید در مکالمات تجاری، تا جایی که می توانید از ادبیات رسمی استفاده کنید. در خیلی از فرهنگ ها، خصوصا فرهنگ های شرقی، رسم ادب بر رسمی بودن ادبیات مکالمات تجاری است و شاید در صورت استفاده از ادبیات خودمانی، تاثیر اولیه خوبی روی مخاطبمان نگذاریم. به طور مثال، در فرهنگ مردم کره جنوبی این امر جا افتاده است که اثربخشی اولیه (First Impression)   مهمترین بخش یک مکالمه است.

در ادامه مثال هایی از مکالمات اولیه در یک مکالمه تجاری را در هر دو حالت رسمی و غیر رسمی بیان می کنیم.

برخورد اولیه:

 

 

احوالپرسی و پاسخ به احوالپرسی :

 

 

بعد از احوالپرسی:

می توان از عبارات محترمانه ای مثل دعوت به نشستن یا نوشیدن یک فنجان چای یا قهوه استفاده کرد.

 

در ادامه یک مثال از یک مکالمه اولیه رسمی مشاهده می کنید.

Ms. Anderson: Good morning, I’m Janet Anderson from Jiffy Transport Company.

Suwat: How do you do?  I’m pleased to finally meet you.  Please have a seat.

Suwat: What do you do at Jiffy Transport Ms. Anderson?

Ms. Anderson: I’m the Business Manager in charge of new accounts, Khun Suwat, and your responsibilities here?

K. Suwat: I’m the Circulation Manager, I make sure our newspapers get where they need to go.

  

 

[ شنبه 2 اسفند 1393برچسب:انگلیسی تجاری,تجارت,english for business,احوالپرسی در انگلیسی,

] [ 12:22 ] [ امیرحسین ]

[ ]

افعال مرکب در زبان انگلیسی برای تجارت

 

افعال مرکب (Phrasal verbs) بخش مهم و جدایی ناپذیر زبان انگلیسی هستند و طبیعتا در کاربردهای زبان انگلیسی برای تجارت هم به وفور یافت می شوند. اما یکی از مشکلات رایج در مورد این افعال این است که ممکن است هر کدام آنها چندین معنی بدهد که در مکان مناسب باید استفاده شود. در اینجا به معرفی 3 نوع از این افعال می پردازیم.

 

1- Set up

 

این فعل میتواند 3 معنی مختلف داشته باشد

 

1- گذاشتن قرار ملاقات با کسی

 

I will try to set up a meeting with the Human Resources Department next week.

تلاش می کنم هفته بعد یک قرار با بخش مناب انسانی بگذارم.

 

2- تاسیس چیزی مانند یک شرکت، مجموعه تجاری و ...

 

They’ve set up a new office on the site of an old hospital.

آنها  یک آفیس جدید در مکان سابق بیمارستان قدیمی تاسیس کرده اند.

 

3-سر هم کردن، چیدن در کنار هم

 

I bought a new computer last week but I don’t understand how to set it up.

 هفته پیش یک کامپیوتر جدید خریدم، ولی بلد نیستم که چطور آن را سر هم کنم.

 

2- Put off

این فعل هم 3 معنی مختلف می تواند در کاربردهای تجاری داشته باشد


1) به تعویق انداختن

 

I will be too busy to attend the meeting at 10am – could we put it off until 2pm?

 برای شرکت در جلسه در ساعت 10 سرم خیلی شلوغ است، می شود آن را تا ساعت 2 بعد از ظهر به تعویق بیاندازیم؟

 

2) حواس کسی را پرت کردن

 

We can’t listen to the radio while we work because it puts us off and we cannot concentrate.

 

هنگام کار نمی توانیم به رادیو گوش دهیم پرا مه موجب حواس پرتی ما شده و بنابراین نمی توانیم تمرکز کنیم.

 

3) نا امید و مایوس کردن، توی ذوق زدن، منصرف کردن

 

I was thinking about starting a new job, but the long hours really put me off.

 فکر شروع یک کار جدید را در ذهن داشتم ولی ساعات طولانی کار مرا از این کار منصرف کرد.

 

 

3- Deal with

همچنان با 3 معنی متفاوت روبرو هستیم

1) حل کردن یک مشکل

 

There is a problem with our Wi-Fi connection – can you ask the IT department to deal with it?

 مشکلی در ارتباط وای-فای ما پیش آمده، میتوانید از بخش آی-تی بخواهید آن را حل کند؟

 

2) روبرو شدن با مسائل، افراد و ...

 

There is so much variety in my job, I have to deal with all kinds of people and problems.

 

تنوع زیادی در کار من وجود دارد، باید با همه جور افراد و مشکلات مواجه شوم

 

 

 3) انجام معامله تجاری با کسی

 

When I contact the supplier I usually deal with Frank.

 وقتی با تامین کننده تماس می گیرم، معمولا با فرانک معاملات را انجام می دهم.

[ شنبه 25 بهمن 1393برچسب:افعال مرکب,انگلیسی تجاری,کاربرد انگلیسی در تجارت,English for business,

] [ 12:7 ] [ امیرحسین ]

[ ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد